گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد چهارم




یک شعر از دیوان مؤلف که چهل و دو سال قبل به سبک حافظ سروده شده است .... ص : 605
دل بردهاي ز دستم اي دلبر دل آرا ما عاشقان کویت، جانا نما مدارا
سیبی که از کف دوست بر دست ما رسیده دیوانه کرده بویش در روزگار ما را
ظلم و ستم به پنهان در پرده ماند اي دل حیف است ظلم و طغیان در دهر آشکارا
اندر طواف رویش ما را سعادتی نیست گر گشتهاي موفّق معذور دار ما را
تابیده نور رویت بر ظلمت حقیقی از تابشش چو زهرة بنموده قلب ما را
ما از شراب وحدت همواره مست و خرم زین سوست کرده دوري از جمله سکارا
هر چند خال خدش در رهن خود نهاده صد کشور سکندر اقلیم شاه دارا
یا رب عنایتی کن تا از کتاب حسنش خوانیم نکتهاي را گردیم مجلس آرا
تفلیس و روم را من در خواب دیده بودم دارم امید بینم آن لعبت بخارا
بر پیر دیر یارم از نو سفارشی کرد پیرا عزیز میدار اکنون ادیب ما را
أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص: 606
یا رب از عرفان بما پیمانه سرشار ده چشم بینا جان آگاه و دل هوشیار ده
مدتی گفتار بیکردار کردي مرحمت روزگاري هم بما کردار بیگفتار ده
تمت بعون اللّه و توفیقه سوره بقرة و یتلوها سورة آل عمران بحول اللّه و قوته و الحمد للّه اولا و آخرا و صلّی اللّه علی سیدنا محمد و
آله الطاهرین و لعنۀ اللّه علی اعدائهم الی یوم الدین.
ابو الفضل داور پناه